زنگ زدم پوری جون
گفتم دیشب خواب مامان جون و میدیدم ٬ میگف دلم کتلت میخواد
گف رو چِشَم یه بشقاب میپزم میدم همین همسایه مون
انقد دلم میخواست دیشب تو خواب بغلش کنم ٬ بهش بگم چقد جاش خالیه
نشد
+ نوشته شده در شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۸۸ ساعت 20:36 توسط Mrs .
|